خلقت انسان

 بسمه تعالی

خداوندمتعال انسان رابه دوگونه آفریده است که ازنام گذاری انهاپیداست(زن ومرد)ومی بینیم که ازلحاظ شکل ظاهری هم متفاوتندزیراهریک برای مأموریت ومسؤولیتی آفریده شده اندودرعین تفاوتهای گوناگون مکمل یکدیگرهستند، ازنگاه غرب انسانهادوهدف دارند،یکی اقتصادی به هر شکل وشیوه یی که بتوانند، به همین منظورانواع سلاح های کشتارجمعی راتولیدوبه کشورهای ضعیف تجاوز میکنندوباکشتاروبه خاک وخون کشیدن مردم بیگناه منابع وثروتهای آنهارابه غارت میبرندوبرای خودکاخهاوقصرهای مجلل برپامیکنندوحریصانه هرروزبرآن می افزایند؛ بمنظوررسیدن به هدف دوم وآن لذتهای شهوانی است که اختصاص هم به روابط بین زن ومردندارد چون می بینیم که قانون همجنس گرایی تصویب کرده اند وبدینوسیله دیوارومرزکرامت انسانی راازمیان برداشته وبنای آنراازبن ویران کرده اند بطوریکه هیچ چیزی برای آنهااهمیت نداردجزهمین دوموضوع وبه آخرت وجهان پس ازمرگ هم نه اعتقادونه کاری دارند؛

اماقانون خداوندکه جهان وموجودات آنراآفریده است چیزدیگریست وآن اینکه آفریدگارجهان برای تمام موجودات وآفریدگان خودقوانین ووظایف مناسب هرموجودی تعیین ومشخص نموده است(لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها)بطوریکه هیچ موجودی ازریزترین کرمی که دردل خاک زیست داردتاقوی ترین موجودات وانسان که اشرف مخلوقات است(ولقدکرمنابنی آدم) دارای قوانین وشرح وظایف مخصوص بخوداست.

خداوندتبارک وتعالی برای زن ومردوظایف دوگانه تعیین فرموده است،برای مردهاجسه قوی زورمندآفریده است برای کارهای سخت وتامین معاش خانواده خود اعم ازهمسروفرزندان ذکورتاسن قانونی ودخترها تازمان ازدواجشان،امابرای بانوان اندامی ظریف وعاطفه ای قوی ودرخور مادربودن عطافرموده است،مادریکه ازدامنش مردبه معراج میرودودرزمان حاضر نیزدردامن مادرانی مردهایی پرورش میابندکه به فضا میروندوکرات راتسخیرمینمایند، این مادراست که عیسی علیه السلام رابه دنیامی آورد وپررورش میدهدکه ازپیامبران اولی العظم ودارای کتاب آسمانی میشود،ومادراست که موسی علیهم السلام را به دنیامی آوردوازشیره جانش به اومیچشاند که بساط فرعون وفرعونیان را درهم پیچید،ومادریکه محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)رابعنوان خاتم پیامبران به جهان بشریت اهدافرمود،ومادراست که خداونددیوارخانه اش رابرای اومی شکافدواوراداخل خانه می بردکه فرزندی به دنیابیاوردتاپشتیبان آخرین پیامبرش گردد که امپراتوریهای قدرقدرت ایران وروم راازتخت به زیرکشند ودرب قلعه خیبررامیکند ومرحب خیبری را ازپای درمیاورد ودرروزخندق میفرماید( ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین)  یعنی مقابله مخلصانه آن حضرت باعمرابن عبدود برترازعبادت تمامی جن انس میباشد.

واین است جایگاه ومقام زن که خالقش به اوعطافرموده است،آیاسزاواراست چنین  انسانی را به کارهای سخت وطاقت فرساگماشت ویا بدترازآن وسیله  عیاشی نامردانی بی دین وشهوت پرست قرارداد؟

مشاغلی هستندکه لازم است بانوان بااینکه وطیفه ندارندایثارو بزرگواری نمایندوآن مشاغل رابرعهده بگیرند 1-کادر پزشکی که نیازنباشدبانوان عفیف هنگام بیماری مجبورباشندبه پزشکان مردمراجعه نمایند2-مراکزآموزشی دبستان-دبیرستان ودانشگاه های دختران که ضمن تحصیل وآموختن دانش مادری وانسان پروری نیزبیاموزند.

این مشاغل گوناگونی که بانوان بدانهااشتغال دارندهیچیک وظیفه مادران وانسان پروران جامعه بشری نیستند بلکه این سوءاستفاده مردان تنبلی است که میخواهندشانه اززیر  بارمسؤولیت تامین مخارج خانواده خالی کنندباهزارترفندبانوان رابه کارهاییکه وظیفه خودآنهاست می گمارندوخودبدنبال تفریح وخوشگذرانی میروندواین بلائیست که متاسفانه جامعه ماراهم فراگرفته است اگرسن ازدواج جوانان روزبروزافزایش میابد تنها به این دلیل است که پسران جوان جامعه حال کارکردن ندارند ویاشغلی میخواهندکه پشت میزبنشینندوحقوق زیادی هم بگیرندوکارنکنند ویا دختری راپیداکنندکه شاغل باشدوباحقوق اوخوش بگذراندوبدنبال رفیق بازیهایش برود، متاسفانه باشعارفریبنده برابری زن ومرد بانوان مهربان وخوش قلب جامعه رافریب داده اندکه خودراحت باشند والا اگرراست میگویند یکبارخودآنهازایمان کنندتابرابری ثابت شود یافقط برای کارکردن وپول درآوردن و وسیله راحتی مردهارافراهم کردن برابرند،چرادرامرو نهی های قدرت مدارنه آنها برابر نیستند؟  خیراین کلاه گشادیست که به سربانوان مهربان وبی غل غش جامعه بشری رفته است.

به امیدرسیدن تمامی بانوان جامعه بشری به کرامتی که خداوند به آنهاعطافرموده است

محمد تقی تقی زاده

29/7/1398

کد تغییر شکل موس


[ سه شنبه 30 مهر 1398 ] [ 2:35 ] [ محمدنجاتی ]
[ ]

يادآنروز

يادآنروز

ياد آن روز كه من دولت شايان ديد

منصب سلتنطي از ره احسان ديدم  

لطف بي حدوحسابي كه مرا شامل گشت

خواب و رؤيا نبود و آنك نمايان ديدم

صاحب فضل و كرم باب كرامت بگشود

خويش را شامل آن فضل دوچندان ديدم

من نالايق و آن موهبت رحماني

بذل شايان كه من از رحمت رحمان ديدم

من شرمنده پي كسب شفاعت رفتم 

بر سر خود  ز كرم تاج درخشان ديدم 

دردمندي كه شدم در طلب درماني   

باب بگشوده به مقصود خود آسان ديدم

 راز پنهان كرامت به عيان در آن روز

من نه  درخواب كه با ديده گريان ديدم              

مات ومبهوت شدم زان همه بخشايش ليك

 آنچه ديدم ز ابوفاضل عطشان ديدم

كيست جزپورعلي صاحب فضل وبخشش

كه من غمزده زار و پريشان ديدم         

پسر مير عرب باب حوائج عباس

كرد آن را كه من خسته نالان ديدم     

باب بذل وكرمش درهمه دم بگشوده است

زانكه حكاك من اين در همه دوران ديدم              

 

کد تغییر شکل موس


[ سه شنبه 5 آذر 1394 ] [ 23:18 ] [ محمدنجاتی ]
[ ]

نامردمان

 

 

 « نامردمان »

باردیگرشد عیان جورنهان صهیونیست

بر ملا شد فتنه های مشرکان صهیونیست

غاصبان قدس رابنگرشقاوت تاکجاست

جوی خون جاری شدازجورددان صهیونیست    

شد مکرّر باز جور این وحوش بد نهاد

شد جفابیحد ازاین نامردمانصهیونیست   

تا به مرفق دست آمریکاست درخون بشر

هم به پا ازاوست کاخ وآشیان صهیونیست     

ادعاهای دروغین حمایت از بشر

تا یکی سر پوش جرم مجرمان صهیونیست        

ای مسلمانان عالم تا به کی باید سکوت

تابه کی باید کمک بر حامیان صهیونیست      

ننگ و ذلّت تا به کی باشد روا بر مسلمین

نوکری تا چند باید بر سران صهیونیست      

سفره بهر اجنبی تا کی بباید گستراند ..

تابه کی چاکرشدن برچاکران صهیونیست.......        

بر سر میز خیانت تا به کی باید نشست .....

کی به پایان آید عمر خادمان صهیونیست....        

دست خائن را بباید از سر همّت شکست

تا بخشکد ریشه های خائنان صهیونیست.........        

جانیان را کیفر کردار تأخیر از چه روست .

همتی و کیفری بر جانیان صهیونیست

سطل آبی گر تمام مسلمین جاری کنند

میبرد با خود تمام دودمان صهیونیست

 تیر اشعار من حکاک را باشد هدف

مغز آمریکا و قلب ظالمان صهیونیست 

کد تغییر شکل موس


[ دو شنبه 23 تير 1393 ] [ 1:42 ] [ محمدنجاتی ]
[ ]

عکس

کد تغییر شکل موس


[ یک شنبه 25 خرداد 1393 ] [ 13:19 ] [ محمدنجاتی ]
[ ]

« امیر قافله »

                                                           « امیر قافله »

 نگار من ز مصاف زمانه باز آید

سوار اسب ظفر از ره حجاز آید

به همرهان سفر گو که بار بر بندند

امیر قافله با صد شکوه و ناز آید  

سحر رسید بگو خفتگان بپا خیزند

که یارپرده نشین فاش کرده راز آید

مأذنا، سحر است و به بام مأذنه رو 

که پیشوای جماعت گه نماز آید 

به آنکه جان به سر انتظار داده بگو 

بپا، نگار تو از بعد سوز و ساز آید

بگوبه سیصدوسیزده نفرکه صف بندند

ز بهر دیدن سان، میر سرفراز آید

به ظالمان زمان گو که عدل گستر ما 

نموده رایت حق را در اهتزار آید

ستمکشان زمین را بگو که غم سر شد

انیس غمزدگان یار دلنواز آید        

 به خستگان طریقت نوید استخلاص ..

طبیب حاذق هر درد جانگداز آید   

ز چهره غم بزدا زانکه، عاقبت، حکاک

امام ما، چو رسد موقع نیاز آید  

 

کد تغییر شکل موس


[ یک شنبه 25 خرداد 1393 ] [ 12:32 ] [ محمدنجاتی ]
[ ]

غزل جلوه گل

غزل جلوه گل

آمـدبـهـاردیـگری وفـصل گـل رسـید

دربوستان شکوفه زشـاخ شـجردمیـد   

 صحن چمن دوباره طراوت زسرگرفت

گل جلوه کردوبادبهاری برآن وزید

 عطرخوش ازفضـای چمـنزارمیـرسـد

دل رارسدزعطروصال رخت نوید 

 باران اشـک دیـده سـرانجـام بـارداد

روئیدگل به دشت وبه دل شادی آفرید

 ازروی گـل شمیم توپیـچیـد درچمن

دست دلم زگلشن رویت گلی بچید

 مرغ دلـم هـوای تـوداردبـه بـوستـان

برشاخ گل نشسته غزلخوان بدین امید

 دربوستان نوای قناری به شوق توست

بلبل به شوق دیدنت ازشاخ گل پرید

 هرجاگذرکنم زجمال توگلشن است

هرسونظرکنم رخت ازبرگ گل پدید

 قمری زعطری روی توسرمست ونغمه خوان

طوطی شکرفشان شده چون نام توشنید

 جان وسرم فدای قدومت نمای رخ 

زندانی ام به هجرتوودرکفت کلید 

بگشای درکه فصل خزان میرسد زراه

حکاکم وزهجررخت قـامتـم خمیـد     

 

کد تغییر شکل موس


[ یک شنبه 25 خرداد 1393 ] [ 12:28 ] [ محمدنجاتی ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد